۱۳۸۸ اسفند ۱۰, دوشنبه

خدا

خدا همیشه وقتی چیزی به آدم میده و یا چیزی رو میگیره دلیل داره..... فقط گاهی آدمها متوجه این دلیل نمیشن.... به نظر من خدا همیشه هم به موقع این کارو میکنه.....
وقتی که فکر میکنی همه چیز درسته.... وقتی خیالت از همه چیز و همه کس راحته..... ولی توی دلت ذره ای هراس و نگرانی هست..... اون وقت خدا دوباره دست به کار میشه و چیزی رو ازت میگیره که اصلا به از دست دادنش فکر نمیکردی....
..........
یا برعکس.....وقتی که میگی دیگه هیچ راهی نیست..... وقتی از همه کس و همه چیز قطع امید کردی..... ولی هنوز روزنه امید توی دلت وجود داره......... اون وقته که خدا دست به کار میشه.......... چیزی رو بهت میده که برات خیلی خوبه و اون موقع شاید متوجه نشی که این همون چیزیه که مدتها منتظرش بودی........
........
واقعا این خدا کیه که این همه بیشتر و بهتر از ما میدونه؟ این خدا کیه که به هرکاری که ما نمیتونیم انجام بدیم، قادره؟
شما میشناسیدش؟ فکر نکنم..... همیشه از وقتی که کوچیک بودم دوست داشتم تصورش کنم.... دوست داشتم بفهمم که چیه و کجاست.... دوست داشتم بدونم اصلا چرا منو آفریده... خیلی چیزا بود که میخواستم درباره اش بدونم و هنوزم همینطورم.......
................
گاهی حس میکنم که خدا میتونه قسمتی از وجود تک تک ما آدما باشه..... میتونه روی برگ سبز درختا باشه......... میتونه توی جوانه های روی شاخه ها باشه..... یا شاید توی قطرات بارونه.....
میتونه یک جور انرژی باشه..... میتونه هرچیزی باشه که نشه تصورش کرد.....
............ و هنوز هم این افکار به بن بست میرسه..... بازهم نمیتونم بفهمم.....
........
هرچیز و هرکسی که هستی....... از تمام چیزهایی که به من دادی و یا از من گرفتی متشکرم.....
.........
یکی از چیزهای خوبی که توی زندگی به من دادی، دقیقا چیزی بود که لازم داشتم و هنوز که هنوزه از داشتنش شادم....
 گاهی خدا چیزی رو از آدم میگیره که یک عمر خاطره بشه...... گاهی هم چیزی به آدم میده که یک عمر دوستش داشته باشیم.......
.....................
شاید خدا گاهی اینطوری ظاهر میشه...... شاید قصه لیلی و مجنون اشاره ای باشه به این ظهور خدا.....
شاید خدا رو بشه توی قطره های بارون هم دید......
شاید ...... چشمها را باید شست.........
........ ولی من هنوز هم دارم دنبالش میگردم...!

۳ نظر:

آری گفت...

یه جوری شکرت مثل منه
من میگم ای وجودی که قادری و در ظرف زمان و مکان نمی گنجی
به خاطر داده ها و نداده هایت شکر
با معیارهای نقص پذیر انسانی هم نمی تونم بشناسمش چون اونوقت از درجه خداییش کم میشه
البته این نظر شخصی منه

Calmness Girl گفت...

سلام
اول بگم عکست خیلی زیباست که انتحاب کردی
قربون این خدای خوب برم که همیشه هوای بنده هاش رو داره . گاهی وفتها فکر میکنم این حادثه هایی که بعضا شاید ناخوشایند باشه ،حتی در باطن خوشایند و من انسان متوجه اون نمیشم . به هرحال خداوندا به خاطر تمام دادهات از تو سپاسگزاریم

بحارالأنوار 66 292 باب 37- صفات خيار العباد و أولياء ا
كلما ميزتموه بأوهامكم في أدق معانيه مخلوق مصنوع
مثلكم مردود إليكم‏

خداوند بین حدین هست . میابم که به خودم نیستم به غیر هستم این میشه حد تعطیل حالا این غیر کی ؟ چه کیفیتی داره نمیدونم این میشه تعطیل پس شناخت ما ازخد بین حدینه

Calmness Girl گفت...

یادم رفت بگم که از امام علی بود این :كلّما ميّزتموه باوهامكم فى ادقّ معانيه فهو مخلوق و مصنوع مثلكم : یعنی اینکه هرچیزی رو که تمیز بدی به اوهامت حتی با دقیق ترین معانی مخلوق و سازنده توست که در ذهنت ساختی . خدا نه در اوهام میگنچد نه در عقل میگنجد نه در فکر