۱۳۹۰ خرداد ۷, شنبه

دنیای تنهایی ها


این دنیا پر است از آدمهای جورواجور..... هزار رنگ.... هزار شکل.... هزاران رفتار....
میتوانی هر آنچه میخواهی در میانشان پیدا کنی....
با این حال آدم اینجا دلش میگیرد.... از تنهایی...!! مثل این است که همه این آدمها ماشینهایی هستند که به وقت روشن میشوند و به وقت خاموش.... احساسی در آنها نمیتوان یافت....
یا اگر می یابی، کوتاه مدت و مصنوعی است.....
......
با تمام این احوال، ... سخن از عشق که باشد، هنوز دنبال عشق اسطوره ای میگردند....
عشق زمینی، هزاران دردسر دارد و با تمام دردسرهایش عشق است.....
اما این آدمها سخت میفهمند....
برای همین است که میان این همه آدم، آدم هنوز تنهاست....
.............
شاید..... نمیدانم.... من هنوز هیچ نمیدانم...
هوای امروز تهران ابری است.... کاش باران بیاید...